GD & TOP
Oh mom _TOP
Persian:
چطور این اتفاق برای من افتاد؟
حتی بدتر از اون، چطور این اتفاق برای تو افتاد؟
همه ی این دردها با نامه ای شروع شد
الآن برات کامل توضیح میدم، گوش کن:
روزهای سخت با شدت تمام میگذشتند
در اون روزها آشنایی با تو برای من گنجینه ی بزرگی بود
تمام دنیا برایم زیبا شد
من از چیزهایی خوشم اومد که تو خوشت میومد.
با تمام اون روزهای خوشی که داشتیم،
روزهایی که احساسات درونی امون رو با هم به اشتراک میگذاشتیم،
یکدفعه تو پا پس کشیدی و من از دوریت بیمار شدم.
گفتی: ببخشید، متاسفم، خداحافظ تاپ
اوه مامان، من باید چکار کنم؟
غرورم بیشتر از آتش داره من رو میسوزونه، اوه خدای من
اوه مامان، من قول دادم، چکار کنم؟
حالا، حالا من چکار کنم؟ اوه خدای من، اوه خدای من
در یک روز ناراحت کننده، نامه ای رو دریافت کردم
حرف های تو اشک من رو درآورد
اگر صدای من باعث میشه دنیای تو روشن بشه، من داد میزنم و داد میزنم
نا نا نا … نا نا نا … صدای تپش سنگین قلبم رو میشنوی؟
دوستانند که اشک های آدمی رو پاک میکنند،
به نظر من تو با لبخند روی لب زیباتری.
ببخشید، متاسفم، اوه خدای من
اوه مامان، من باید چکار کنم؟
غرورم بیشتر از آتش داره من رو میسوزونه، اوه خدای من
اوه مامان، من قول دادم، چکار کنم؟
حالا، حالا من چکار کنم؟ اوه خدای من، اوه خدای من
عزیزم گریه نکن، درسته که به نظر میرسه تو تنها هستی
ولی نگران نباش، فقط تو نیستی که احساس تنهایی میکنه
کافیه نگاهی به کنارت بندازی تا بفهمی تنها نیستی
زندگی خیلی مسخره است، زندگی دست و پنجه نرم کردن با آتش است
موانع جلوی پای آدمی باعث جلوگیری و کند شدن راه میشه ولی،
همه ی این ها برای انقلابی در قلب های توئه…
سرت رو بالا بگیر
عزیزم گریه نکن، درسته که به نظر میرسه تو تنها هستی
ولی نگران نباش، فقط تو نیستی که احساس تنهایی میکنه
کافیه نگاهی به کنارت بندازی تا بفهمی تنها نیستی
نظرات شما عزیزان:
پگاه
ساعت17:57---5 خرداد 1392
واقعا این ترجمه ش بود؟ آخی اوپاهای ناز نازی من